چهارشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۲

یک سوال:


یک سوال:

اعتصاب غذا، مقاومت زیر شکنجه و خودداری از حق داشتن ملاقات و دکتر و دارو، تنها ابزار مدنی ابراز مخالفت زندانیان شجاع ایران هستند و هر چند دردناک، اما نشان از تصمیم آگاهانه زندانیان دارد با هدف به زانو درآوردن رژیم حاکم. این سوال مدتهاست مرا آزار می دهد:
آیا وظیفه ما در خارج کشور ترمز زدن بر مقاومت زندانیانی است که در زندانهای مخوف آخوندها به طرق مختلف از خود شجاعت نشان داده و مقاومت می کنند یا اینکه وظیفه اصلی ما این باید باشد که صدای برحقشان را به گوش جهانیان برسانیم تا زودتر به خواسته هایشان برسند و در نتیجه رژیم مجبور به عقب نشینی شود؟ مدتی است می بینم تا زندانیان شجاع (سیاسی یا غیرسیاسی) دست به اعتصاب غذا، اعتراض و مقاومت می زنند، برای شکستن مقاومت زندانیان، عده ای در داخل ایران که نمی دانم به کجا وصل هستند، و عده ای دیگر هم در خارج کشور آگاهانه یا ناآگاهانه با آنها همصدا شده و با جمع آوری امضا، از آنها می خواهند که دست از مقاومت بکشند و تسلیم شرایط موجود شوند. واقعا اینجا چه کسی، چه کسی را هدایت می کند؟ این ریتم هماهنگ را چگونه می توان تحلیل کرد؟ خوشحال می شوم کسانی که بر طبل تسلیم می کوبند، پاسخم را بدهند.
دوشنبه 11 آذر 92
2 دسامبر 2013