دوشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۹۰


http://mosahebe.blogspot.com/2011/07/12-90-3-2011-normal-0-false-false-false.html


طرح پارلمان اروپا و ”طرح آمريكا ”

(مصاحبه كريم قصيم با راديو ايرآوا- درباره اشرف و راه حلها)

دکتر کریم قصیم، پزشک جراح(بازنشسته) و دانش آموخته اکولوژی سیاسی، از آلمان و از اعضای شورای ملی مقاومت ایران می باشد. دکتر قصیم از فعالان کنفدراسیون دانشجویی و جریان چپ دمکراتیک خارج کشور در زمان شاه بودند. ایشان در قیام بهمن 57 شرکت داشتند و خواهان سیستمی دمکراتیک و سکولار برای جامعه ایران بوده و هستند. دکتر قصیم از همان ابتدا با رژیم خمینی مخالف بود و این مخالفت به پیوستن ایشان، به شورای ملی مقاومت ایران بعنوان یکی از اعضای اولیه این شورا انجامید. دکتر کریم قصیم از سال 1372 بعنوان مسئول کمیسیون محیط زیست شورای ملی مقاومت در این ائتلاف فعالیت می کند. از دکتر قصیم، مقالات و نوشته های بسیاری موجود می باشد. یکی از آنها "جاده صاف کنهای جنگ" نام دارد که درباره سیاست مماشات و استمالت با فاشیسم هیتلری است. این مجموعه بی نظیر به شکل تصویری در بیش از سی قسمت از سیمای آزادی پخش شده است.

راديو ايرآوا: دکتر قصیم, با تشکر از اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار رادیو ایرآوا گذاشتید. وزیر اطلاعات رژیم روز چهارشنبه 8 تیر اعلام کرد که مقامات عراقی قول دادند بزودی اقدامات خوبی در خصوص وضعیت مجاهدین در اردوگاه اشرف انجام خواهند داد. ُمصلحی از کدام "اقدامات خوب" مقامات عراقی صحبت میکند؟

قصیم: عرض کنم مقدمه ای باید بگویم. فکر میکنم بر هیچکس پوشیده نباشد که رژیم ولایت فقیه همیشه دنبال انهدام و نابودی اشرفیان در عراق و یا استرداد مجاهدین به خودش بوده. بارها راجع به این خواسته اش صحبت کرده، موضع گرفته. تمام حرفها و ژستهای دیگرش هم، مثل طرح معروف به ”عفو”،/ یا اخراج /یا جابجایی مثلا به جنوب عراق/ که مالکی چند سال پیش مطرح کرد, همه اینها در جهت حصول همان مطلب فاشیستی رژیم بوده است, یعنی نابودی اشرفیان. حرفهای ُمصلحی - که به نظر من باید رک گفت وزیر گشتاپوی ولایت فقیه- ، در همین راستاست. اجازه بدهید چکیده حرفش را که دو روز پیش گفت بیاورم:

« اصرار ما به عراقیها این است که هر چه زودتر تکلیف مجموعه اشرف را روشن کنند. و اونها هم قول میدهند بزودی در این زمینه اقدامات خوبی انجام خواهند داد.»

پرسش شما هم گمان میکنم از همین موضع مصلحی استخراج شده باشد. شما می پرسید معنی این حرف چیست؟ باید در نظر داشت که یک روز بعد از جنایت 8 آوریل، رژیم موضع گرفت و ضمن تقدیر و تحسین از آن جنایت به مالکی انتقاد کرد که چرا ” تکلیف” اینها را تمام نکردی؟ این کد تکلیف مرتب تکرار می شود. ”اقدامات خوب عراقيها” نيز از همين« تکلیف» استخراج می شود، اين یک معنای شرعی دارد, چون خامنه ای - مرجع تقلید سران كنوني عراق , از جمله شخص مالکی - درست بعد از انتقال مسئولیت حفاظت از آمریکاییها به دولت عراق، حوالي ژانویه یا فوریه 2009 ، علنا جلوی دوربین تلویزیونها این تکلیف را دوش مالکی گذاشت که

” بساط مجموعه اشرف را جمع کنند”، كه روشن بود یعنی کشتار و قلع و قمع کل اشرف و اشرفیان.

حالا با این مقدمه منظور از ”اقدامات خوب مقامات عراقي” که پرسیدید قابل فهم می شود. بنا به تجربه جنایات پیشین، این اقدامات خوب مشخصا دو معنی داشته است. ابتدا زمینه سازی تبلیغاتی- رسانه ای، یعنی يك جنگ روانی و تدارک روانشناسی حمله و بعد هم در فاصله زمان کوتاهی اقدام به حمله و کشتار، یا دست کم تعرض و تضییقات و فشارهای جدید. الآن هم همینطور است. این ”اقدامات خوب” شروع شده اند. مرحله اول، در داخل عراق و در خارج از کشور، هم شروع شده. یک کارزار تبلیغاتی و شیطان سازی علیه مجاهدین، که به نظر من سفیر رژیم در عراق، دانایی فر، كليد آنر با يك مصاحبه کثیفی علیه مجاهدین زد. مصاحبه اي پر از برچسب و اتهام و دروغ و دغل، یک نوع جنگ روانی علیه مجاهدین و اشرف. بعد هم دیگران آمدند. نمی دانم دیدید یا نه، یک سری فحاشیها و مزخرفاتی علیه مجاهدین، که اين موج در خارج كشور همچنان ادامه دارد. بعد هم اين شوي تلويزيوني ديروز وزارت دفاع عراق عليه مجاهدين، در روز پنجشنبه 9 تیر. اين وزارتخانه تحت فرماندهي فعلي خود مالکی است. در اين نمايش تلویزیونی محمد العسکری، سخنگوی مالکی در وزارت دفاع، و يكي از کسانی که در جنایت 19 فروردین هم دست داشت، گفت: « بسیاری از ساکنان اشرف نمی خواهند در کمپ بمانند. آنها از سوی رهبری کمپ با زور و تهدید نگاه داشته شده اند.» خوب این كه حرف لغوی است. طرف آمده برای زمینه سازی روانی این حرف را مطرح می کند. عده ای از مزدوران وزارت اطلاعات رژیم را هم آورده جلوي دوربين، كساني که ( قبلاً هر ارتباطی با مجاهدین داشته اند ولی) الآن در اختیار دستگاه اطلاعات رژیم قراردارند. اینها را هم آوردند آنجا بدگویی علیه مجاهدین و رهبرانشان. اگر واقعا یک تهدیدی، یک زوری در اشرف حاكم بود، خوب، بهترین کار این بود که محاصره را کنار بگذارند و عقب بکشند، بگذارند خبرنگاران وارد آن جا شوند، پارلمانترهای اروپایی و جهانی و وکلای اینها وارد شوند، خلاصه نفسی وارد شود و ببینند اونجا چه می گذرد؟ چرا الآن بعد از حدود سه ماه كه از اون جنایت گذشته هنوز دربي را باز نکرده اند حتي یک خبرنگار مستقل برود آنجا سر بکشد، یک ناظر صلیب سرخ به آنجا وارد شود، یک هیأت پارلمانی دیدارکند. این اواخر، هم جلوی آمریکاییها را گرفتند و هم قبلا جلوی هیأت اروپاییها را گرفته بودند. اینها می خواستند بروند اهالي اشرف را ببینند، می خواستند شرایط آنجا را نظاره کنند و با اشرفيها گفتگو کنند. ولي مالكي نگذاشت احدي آن جا برود. این رفتار وي کاملا نشان می دهد که دستگاه تبلیغاتی رژیم با دستگاه عراقي هماهنگ عمل می کنند، پنهان هم نيست، خودشان هم گفتند کمیسیون سه جانبه درست كرده اند، که البته یک جانب آن كه مدعي بودند صلیب سرخ بوده بلافاصله تكذيب كرد. ولی برای سرکوب اشرف ارگانهاي رژیم و دستگاه عراقي مشتركاً هماهنگ كرده اند كه ” اقدامات خوب” را انجام دهند.

برای حل مسئله اشرف، طرحهایی مطرح شد که یکی از آنها طرح استیونسون نام گرفته، ممکن است بفرمایید این طرح چه راه حلی ارائه داده و آمریکا کجا ایستاده و طرح مورد قبول آمریکا چیست؟

قصیم: این پرسش مهمی است و خیلی اهمیت دارد راجع به طرح استیونسون و بعد هم درباره چيزي که ناگهان تحت عنوان «طرح آمریکا» علم شده، توضیحاتی عرض کنم که هموطنانمان در جریان باشند. مقدمتا بگویم مهمترین مسئله، واقعا مهمترین مسئله برای من و ما، در شورای ملی مقاومت، قطعا مسآله حفاظت و امنیت اشرفیان است. برخلاف تبلیغات آدمهای ناآگاه، آدمهایی که اصلا نه از خود مسائل اطلاعات دقیقی دارند و نه از پشت پرده مطلع اند، و نيز برخلاف تبلیغاتی که دشمن و طرفهای مغرض راه انداخته اند، حفاظت از جان و حیثیت اشرفیان قطعا برای ما اولویت درجه اول دارد. البته در هر مورد بخصوص تصمیم اجرایی در عهده خود اشرفیان بوده است و همیشه این گونه بوده، ولي ما قطعا اولویت را به حفظ جان آنها می دهیم. بنابراین، با توجه به بی سلاح بودن اشرفیان برای ما خیلی مهم بوده و هست که به راه حلهایی بپردازیم که با ایجاد مسالمت ، حداقل اعتماد فی مابین، اگرهنوز امکان پذیر باشد، مسیر مذاکره، مسیر راه حل مسالمت آمیز و بدون خونریزی پيموده شود. طرح پارلمان اروپا، که مدتي پیش ابتدا توسط آقای استیونسون مطرح شد،.... و در صحبت با خانم رجوی، مورد استقبال شورای ملی مقاومت هم قرار گرفت و اعلام گرديد. در این فاصله، براي جلب پشتيباني از طرح خيلي کار شده. طرح خيلي سنجديده و منطبق بر ميزانهاي حقوق بشري و بين المللي است. مقدمه بسیار مهمی دارد که به بهترین وجه ایجاد یک فضای مسالمت آمیز، فضای آرام غيرنظامي را درنظرگرفته، رسیدگی به مجروحان در رأس امور مقدماتی ست، همزمان لغو محاصره نظامی، انتقال مجروحین به بیمارستانها و ....چارچوب حفاظت و تأمين امنيت اشرفيان معين شده، تا مذاکرات جهت انتقال آنها اشرف به کشورهای دمکراتیک جهان شروع شود. یک چنین طرحی بدون سنجش قبلی، بدون تماسهای لازم كه تنظیم نشده. از وقتی هم اعلام شده به طورفزاينده اي مورد حمایت قرار گرفته است. تاكنون برخي دولتها بطور ضمنی موافقتهایی ابراز كرده اند و ادامه دارد، شمار کثیري، گمان می کنم حدود چهل پارلمان از سراسر جهان دموكراتيك، با بیانیه ها، قطعنامه ها و موضعگیریهای روشن از این طرح حمايت کرده اند. رسانه هاي ملي و دموكراتيك عراقي، شمار زیادی از شخصیتهای پارلمانی عراق،- از فراکسیون العراقیه، از فراکسیون کردی، از میان جامعه مدنی عراق- ، شمار کثیری از حقوقدانان و شخصیتهای برجسته سیاسی عراقی- عربی - فلسطینی مدافع این طرح هستند. حتی شمار کثیری از شخصیتهای سیاسی- نظامی - قضایی آمریکایی، افرادی نامدار از آن حمایت کرده اند. خوب همه اینها باضافه اینکه اخیرا خواندم 31 سازمان بین المللی حقوق بشری، از 5 قاره جهان، از این طرح برای حل و فصل بحران اشرف پشتیبانی و طي نامه ای به بارونس اشتون، مسئول امور خارجه اروپا اعلام کرده اند. درواقع یک کارزار حمايتي رو به افزایشی پاي اين طرح فعال شده و كماكان درجريانست. این یک طرح الآن در بالاترین سطح پارلماني و اجرایی، يعني در نشستهای مهم پارلمان و شورای وزیران اروپا بصورت جدی مورد بحث است. دراين احوال ناگهان یک «طرح جابجایی مجاهدین در داخل عراق»، توسط يكي از مقامات آمریکایی عنوان شد. مقامي که ابتدا نمی خواست اسمش برده شود، البته بعد هويتش معلوم شد، ديپلماتي كه دستيار سفیر آمریکا در عراق است و معلومست مأموريت ويژه دارد. راه افتاده است از این کشور به آن کشور می رود و بيشتر در سطوح مختلف کشورهای اروپایی، پارلمان و شورای اروپا را مخاطب قرار داده و با حضور خودش، با پيش كشيدن اين طرح جابجایی در داخل عراق وضعیتی واقعا سوال برانگیز ایجاد کرده است. واقعاً اين تيم آمريكايي دارند چکار می كنند؟ چه کاسه ای زیر نیم کاسه است؟ من واقعا نمی خواهم سوء تفاهم ايجاد شود. امیدواربوديم ایالات متحده، به مسئولیت قانونی خودش در حفاظت از اشرف برگردد و كمك کند پروسه اجرایی انتقال مسالمت آمیز و بدون خونریزی اشرفیان شروع شود. اما چگونه است كه يك ديپلمات آمريكايي ناگهان طرح جابجایی 3400 نفر مجاهد بی سلاح در داخل خاک عراق را پيش مي كشد. وقتی می پرسيم این طرح براي چيست؟ پاسخ مي دهد برای پرهیز از خطرات حادثه گونه! خوب بعد مي پرسيم با کدام حفاظت قراراست 3400 مجاهد بی سلاح در داخل عراقی جابجا شوند که مردم خود آن جا هم امنیت ندارند. با کدام حفاظت؟ طرح پيشنهادی آمریکا، طبعاً بايد با ارائه حفاظت توسط قواي آمریکا عنوان شود. مسئولیت ایالات متحده است. وقتی آنها مي پيچند جلوي طرح اروپا و خود طرح ديگري را پیش می کشند و اصرارهم دارند، خوب بايد حفاظت را تأمين كنند. اما حضرات می فرمايند نه. اين كاررا در عهده ”حاكميت عراق” است! علاوه براين مسأله حفاظت مجاهدين در محل مفروض جديد چه مي شود؟ حفاظتشان در مقابل حملات خونبار بعدي دستگاه مالکی بعهده کیست؟ بازهم جواب مسترآمريكايي این است که حفاظت درعهده حاكميت عراق است! وضعیت واقعا سوال برانگیزی پيش آمده. اگر نخواهم کلمات تندی بکار ببرم، حداقل بايد بگويم عجبا. ما ایرانیها برای چنین وضعیتي ضرب المثل داریم. میگوييم ” بره را بدست گرگ سپردن”، مي گوييم ” قاچاقچی را بجای گمرچی نشاندن”. حداقل فهم و شعور سیاسی ایجاب می کند از اين نوع طرحهاي عوضي پرهیز شود، نه اینکه بیایند مداخله سياسي كنند و همچو بازي خطرناکی را مقابل طرح حقوق بشري و سنجيده اروپاییها علم كنند و تلاش براي انشعاب انداختن! نمي دانم اين شگرد به چه منظوري ست. در هرحال این وضعیتی است که ديپلمات آمریکايي مذكور ایجاد کرده است. مسئولان اشرف و شورای ملی مقاومت سریعا اعلام کرده اند نمی توانند بدون حفاظت و تامین امنیت اشرفيها اين طرح را بپذيرند و عملاً، - درطول راه يا درمحل ناآشنا و بي حفاظ جديد - به استقبال کشتار بعدی روند. طرحهاي ديگري که تاکنون مطرح شده دوتاست، یکی طرح پيشنهادي خود مقاومت که قبلا بوده، با حفاظت آمريكا يا ملل متحد مجاهدين کماکان در اشرف بمانند. و دومي اين که سازمان ملل حداقل امنیت اشرفیها را به امضاي رژيم برساند و خودش هم نظارت كند كه مجاهدان اشرف با ضمانت حقوق اوليه دموكراتيكشان به ایران منتقل شوند، که خوب، می دانید که این یک طرح آرمانی است و رژیم جنایتکارخامنه اي چنین امکانی را فراهم نمی کند، رژیمی که مرتب افراد خانواده های اشرفی را صرفا به خاطر تماس تلفنی يا سفر به اشرف و ديدار فرزندانشان دستگیر و زنداني و حتي شماري را اعدام كرده است. ديگر چه رسد به اين كه اشرفیها را مثلا عفو دهد. این كه باورپذير نيست و به قول معروف، مرغ پخته را هم به خنده مي اندازد.

بنابراین تنها چیزی که به طورجدي باقی می ماند اين است كه ما دنبال اجراي طرح پارلمان اروپا باشیم و درعين حال معنا و جوانب بسیار خطرناک طرح ديپلمات آمريكايي را نزد هموطنانمان و مردم و افكار عمومي دنيا روشن كنيم، تا شاید از طریق آشنایی و فشار افكارعمومي بتوانیم یک فضای حائل خطر و نسبتاً امن ایجاد کنیم برای ممانعت از جنايت بعدي براشرفيان، تا امكانات لازم براي اجراي طرح اروپا فراهم شود.

آقاي قصيم, وکلای اشرف از نظر حقوقی و از نظر قانونی چقدر دستشان باز است و می توانند کار کنند و چه کاری می توانند بکنند؟

دکتر قصیم: ببینید خانم غفاری، واقعیت این است که توازن قوای اجرایی موجود در اطراف اشرف به این صورت است که مالكي یک محاصره نظامی سختي را اعمال کرده، درب اشرف را بروی پزشك و وکلا و سیاسیون و خبرنگاران عراقی و بین المللی بسته. در واقع با انکار كليه حقوق مکتوب و امضا شده اشرفیها زور مي گوید و این مسير خونباری است. یعنی، یا طرح مي ريزد اینها را در محل از بین ببرد، یا درطول انتقال داخل عراق و در جايي ناآشنا. ديپلمات آمريكايي هم طرح آورده مجاهدين به جایی منتقل شوند که تا برویم دنبال این که به مردم دنیا بگوییم کجا هستند و با چه امکانات نازلی هستند، مالكي فرصت قلع و قمع پيدا مي كند. راجع به وکلای اشرف پرسييديد، عرض كنم در عرصه بین المللی هیچ جریان سیاسی ، چه برسد به یک مقاومت ضد دیکتاتوری ديگر، هیچ جریانی از چنین جمعیت عظیم بهترین وکلای بین المللی و حتی وکلای عراقی/ وکلای عربی برخوردارنيست. چندی پیش وکلای مصري کنفرانسی داشتند و طي بحث مفصل، تمام حقوق بین المللی و حقوق داخلی اشرف در عراق را مورد تایید قرار دادند، اعلام پشتیبانی از حقوق اشرفيها کردند. ببینید مصریها بالاخره در جهان عرب وزنه اي محوری به شمارمي روند. وقتی حقوقدانان و وکلای برجسته آنها چنین موضعی می گیرند و صدها بلکه هزاران حقوقدان عربی، فلسطینی و بین المللی نيز مواضع مشابهي دارند، خوب علی الاصول بایستی در عرصه بین المللی ایالات متحده راكه متعهد به حفاظت اشرف بوده برانگیزد - طبق ماده 45 كنوانسيون چهارم ژنو- مسئوليت حفاظت اشرف را دوباره، یا دستكم موقتا، تا حل وفصل انتقال به كشورهاي امن، مجددا عهده دار شود. اين ماده قانوني كه اشاره كردم می گوید اگر مسئولیت حفاظت افراد حفاظت شده منتقل به قدرت دولت ديگري شود و آن دولت صلاحیت و قصد حفاظت را نداشته باشد، همانطور که اكنون در مورد دولت عراق اثبات شده، آن مسئولیت برمی گردد به نیروی حافظ قبلي، دراين مورد به ايالات متحده که كل اين وضعيت را به وجود آورده و قبلا این مسئولیت را بدوش داشته است. خوب، كليه وكلاي اشرف، حقوقدانان برجسته بين المللي و... اعلام كرده اند دولت ایالات متحده مسئوليت دارد این کار را بکند ولی آمريكا حاضرنيست، شانه اززيرمسئوليت حقوقي اش خالي كرده. چه کارش می شود کرد؟ می گوید نه، با وقاحت مسئولیت خودش را منكرمي شود و دستاويزش اینکه یک قرارداد امنیتی با دولت عراق بسته و مسئوليت را به حاكميت عراق داده. اين كه اين ”حاكميت” هم الزامات حقوق بين المللي دارد و هم، درمورد رفتار با اشرف، به خود آمريكا تعهدات كتبي سپرده، اين ها ديگرمحل توجه عملي دولت آمريكا نيست. وكلاي مجاهدين همه تلاش خود را مي كنند، ولي طرف چشمش را بسته و دائم از «حاکمیت دولت عراق» دم مي زند! خوب، يك پايه این حاکمیت مي بايد احترام به قواعد و ميثاقهاي بین المللی و انجام تعهداتش باشد. ولی مالكي هم تعهدات سپرده به آمريكا و هم اساساً وجود استاتوي پناهندگي و حفاظت كنوانسيون 4 ژنو را منكراست. با وقاحت می گویند ”مجاهدین در اشرف هیچ حق و حقوق و استاتویی ندارند”. درواقع این حرفی است که رژيم مي زند، مالكي هم تكرارمي كند. آمريكا هم رويش را برمي گرداند. حتي به لحاظ قوانين عراق هم اشرفیها صاحب حقوقي هستند كه وكلايشان، بارها وكلاي عراقيشان، به اين حقوق توجه داده اند. مجاهدين فراتراز25 سالست آن جا هستند، زحمت كشيده اند و با پول و وسايل خودشان یک بیابان را تبدیل به یک شهر کرده اند. در قوانین مدنی عراق خود این دستاورد مشمول حقوقی مي شود. مالكي اینها را منكراست. وانگهي، طبق قوانین بین المللی که خود دولت عراق هم امضاء كرده بایستی حقوق پناهندگي و ساير حقوق اشرف را رعایت کنند، بخصوص اصل بین المللی آر.تو.پی ( يعني مسئوليت و لزوم حفاظت را ). آر.تو.پی همان اصلی است که به اتکای آن نیروهای ناتو و نیروهای غرب الآن وارد لیبی شده اند و از مردم و جنبش و ارتش آزاديبخش ليبي علیه دیکتاتور قذافی دارند حفاظت می کنند. حتی از چند روز پیش دولت فرانسه رسما به این نیروها اسلحه می دهد. خوب همه دولتها، دستكم دولت آمریکا، كه همان نزديكي نيرو داشته و دارند، باید این اصل را درمورد اشرف و حفاظت آنها رعایت کند، اما نه، شانه خالي مي كند. ما در واقع رک و پوست کنده در مقابل این قانون شكنيها، تعهدشکنی ها، مسئولیت شکنیهای ایالات متحده، فریادمان به آسمان است. اما در سیاست، در این مورد خاص اشرفیها، علاوه بر فریاد، ناگزير بايد آکسیونهای عملی و فعاليتهايي داشته باشيم که افكارعمومي را بيشتر جلب كنيم، تا حفاظت و امنیت اشرفيها را، دست کم تا یک راه حل نهایی تامین شود، فراهم نماييم. مراجعه به ملل متحد و بسيج افكار عمومي تنها ميدان بازي است که برای ما باقی مانده است. مراجعه به افکار عمومی ايراني و جهاني، زیر فشار قرار دادن دولت ایالات متحده، مخاطب قرار دادن ملل متحد و مسئولیتهایش، این جا بخصوص کمیساریای عالی پناهندگي درژنو، برای اینکه استاتوی پناهندگی اشرفیها را بازتایید کنند كه دولت عراق نتواند ادعا کند اینها فاقد هرگونه استاتو و موقعیت قانونی اند. این کارها را ما از طریق مراجعه حقوقدانان، از طریق وکلا، چون شما صحبت از وکلا کردید، خیلی وقت است کرده و بازهم اقدام مي كنيم. ولی واقعيت اين است كه دولت مالكي اصلاً عنایت قانونی ندارد. پس ناگزيريم توازنهاي حقوق بشری دنیا را فعال کنیم. افكارعمومي را بيشتر بسيج كنيم. کارمان هم الآن، از زمانی که این جنایات شروع شده، از سال 88 به اين سو، واقعا عمدتا همین است. یعنی یک نیروی فوق العاده عظیم از طرف مقاومت، شاید بشود گفت بی سابقه در دنیا برای بسیج حقوقی، برای بسیج حقوق بشری و جلب افکار عمومی، اطلاع رساني و آگاه کردن عموم كارمي كند. در کلیساها، درمراکز گوناگون مذهبی، حقوق بشری، شخصیتهای بین المللی، فرهنگی و بخصوص شخصیتهای سیاسی. شما می دانید که مجاهدین در مجالس آمریکا فوق العاده فعال هستند. با وجود موانع زیادی که سياست مماشات و آن لیست منحوس جلوی پايشان گذاشته، موفق شده اند بیشترین شخصیتهای سیاسی كنگره و سنا، نامدارترین افرادی که با دولتهای قبلی و با همين دولت اوباما کار می کرده اند را به طرف خواسته هاي برحق مقاومت جلب كنند. اینها در کنفرانسهای مختلف و آخرین بار، همانطوری که مي دانيد، در آکسیون عظیم پاریس، حضور بهم رساندند، از حقوق اشرف علنا و صریحا جلوی دوربینها دفاع کردند.

اكنون هم ما موظف هستيم از طریق بسیج بیش از پیش افکار عمومی ایرانیان و جهانیان، توازن قوا را طوری تغييردهيم که دائما بیدار و حامی باشند، تا توسط حائل افكارعمومي حامي مانع جنایت بعدی بشویم. فعلاً من راه عملي دیگری نمی بینم.

با توجه به اینکه تحصنهای هموطنان در جریان است. در ژنو بیش از 60 روز است که در تحصند. در آمریکا و در کانادا هم تحصن دارند. سوالی مطرح است که رهبران مجاهدین خود در اروپا در جای امنی هستند، چرا اعضایشان را از اشرف بیرون نمی کشند و به اروپا نمی آورند؟

قصیم: اولا این نکته ای که مي گوييد رهبران امن اند و اعضایشان امن نیستند، توجه داشته باشید که فرزندان اکثر سران مجاهدین در اشرف هستند. پسر و دختر خانم مریم رجوی در اشرف هستند. فرزندان اکثر مسئولان عالی رتبه مجاهدين و شورای ملی مقاومت در اشرف اند. این گونه نیست که خانواده رهبران در امنيت و مبارزان در خطر. به هیچ وجه اینگونه نیست. تازه جای خوشحالی است که شماري از مسئولان بلندپایه مجاهدین در خارج می توانند دنبال این کارها و فعاليتها باشند. بارها شنیدم از مسئولان مجاهدین که آرزوی همگی شان بوده در کنار رفقایشان دراشرف باشند. ولی واقعیت این است که علت حضور خانم رجوی و دیگر مسئولان عالی رتبه مجاهدین در خارج، اصلا لزوم یک چنین بسیج و سازماندهی بین المللی است. به هیچوجه اینطور نیست که آنها خواسته باشند - به قول افراد مغرض يا تبليغت دشمن - در جای امنی لمیده باشند ولي درعين حال فرزندانشان در آنجا درمعرض همچو خطرحادّي باشند. خوب می دانیم که فرزندان همیشه از خود آدم عزیزترند. بنابراین منشأ این حرف، با عرض معذرت از شما، دشمنان و مغرضان و کسانی است که نخواسته به همچو تبلیغاتی دامن مي زنند، واقعیت چنين نيست. تازه اصل مسأله این است که يا باید در مقابل جنایتکاران و همدستان جمهوری اسلامی زانوی ذلت به زمین زد و تسلیم شد، که بعد هم به ترتيبي اگر همكاري و اطاعت نكنند از دم تیغ گذرانده می شوند، یا اینکه بایستی از حق و حقوق بشر دفاع کرد و ایستادگی نمود. و این یک پیکار فوق العاده سخت و دشوار و در عین حال بی نظیر و از نظر من خیلی افتخارآمیز است که آدم، در شرایطی که دیگر سلاحی هم در اختیارش نیست ولی بدون سلاح هم حاضر به ذلت و تسليم رژيم نباشد و در مقابل حملات دشمن بايستد، در سطح بین المللی نیرو بسیج کند، بزرگترین صفوف حقوقدانان و سیاستمداران و فعالان حقوق بشری را سازمان دهد...

کدام جریان دیگری توانسته 31 سازمان و جریان حقوق بشری جهان را پشت سر خواسته های خودش بیاورد؟ من مطمئن ام از این راه می توانیم حائلی ایجاد کنیم و اميدوارم مانع خونریزی بعدی شویم. از همین جا، با اجازه شما، از ایرانیان آزادیخواه استدعا می کنم هر کمکی که از دستشان بر می آید دردفاع از حقوق بشر اشرفيان اقدام كنند، ما به همه کمکها نیازمندیم. هر چه می توانند همبستگی و همراهی بیشتری با آکسیونهای مقاومت برای نجات اشرفيان، برای تحقق طرح پارلمان اروپا و انتقال حفاظت شده اشرفيان انجام دهند، يعني الان كمك كنند تا بتوانیم فرصت داشته باشيم و راه حل نهایی جهت انتقال اشرفیان را به کرسی اجراء نشانیم. مطمئن باشند برای من و ما و برای همه ما جان و حیثیت اشرفیان از هر چیز دیگری، و از جمله از شهر اشرف، مهمتر است. به کمک همگی نیازمند هستيم برای اینکه جان و حیثیت مجموعه اشرفيان را نجات دهیم و حفظ کنیم.

از زمان زمین گذاشتن اسلحه ها توسط مجاهدین در شهر اشرف، به جای آسان شدن شرایط، ساکنین اشرف در بحران بیشتری فرو رفتند. به نظر شما اگر مجاهدین قراردادی با آمریکاییها امضا نمی کردند و اسلحه هایشان را تحویل نمی دادند، آیا امروز اشرف شرایط مشابهی داشت؟

دکتر قصیم: اجازه بفرمایید، مجاهدین هشت سال پیش مورد بمباراني وحشتناک از طرف نیروهای ائتلاف قرار گرفتند. اگر مذاکرات مشکل و طولانی هشت سال پیش صورت نمی گرفت و آن قرارداد ميان مجاهدین و آمریکاییها امضا نمی شد، اصلا همان موقع نابود شده بودند. طبق آن قراردادی که مسئولان اشرف طي مذاكره موفق شدند با آمریکاییها ببندند، سلاح در مقابل تأمين حفاظت به آمریکاییها مسترد شد. حفاظت تا فرجام نهایی. این متن قراردادی بود که بسته شد، در شرایط مرگباري كه خارج از اختيارشان به وجود آمده بود ......واقعیت تاریخی به این صورت بود. .... اين يك مسأله اي تاریخی است كه فکر می کنم الآن بحث عاجلی برای ما نیست، اگر روزی روزگاری فرصت شد، آن وقت به همه این ابهامات می شود پرداخت و با نشان دادن مدارک و اسناد مربوطه، مسأله را روشن نمود. اما امري که الآن بسیار مهم و محوری است، زنده و محفوظ ماندن اشرفیان، يعني حفاظت آنها تا رسیدن به یک راه حل نهایی استقرار در كشورهاي دموكراتيك است. راه حل واقعي و نهايي تحقق همين طرح پارلمان اروپاست. من شخصا در این زمینه از همه رسانه هاي آزاديخواه و از جمله شما، استدعای امداد، و همبستگی دارم. فرصت در اختيار ما بگذاريد برای آگاهی رسانی به هموطنان و افكارعمومي براي جلوگيري از جنايت بعدي.

آقای قصیم از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید و به سوالات پاسخ دادید بسیار سپاسگزارم. برایتان آرزوی موفقیت و پیروزی دارم.

قصیم: من از شما تشکر می کنم كه این وقت را در اختیار گذاشتید. امیدوارم در آینده باز بتوانم از فرصتهای راديوي شما بهره بگیرم.

سوم ژوئیه 2011

مصاحبه کننده: نرگس غفاری

رادیو ایرآوا یکشنبه ها ساعت 15:00 بوقت اتاوا –شرق کانادا و آمریکا، 23:30 بوقت تهران - بر روی سایت www.radioirava.com