آخرین چهارشنبه هرسال ایرانی که بهعنوان ”چهارشنبهسوری” نامگذاری شده، در ایران از هزاران سال پیش با جشن و مراسم ویژه همراه بوده است. مراسم در آخرین سهشنبه شب سال با افروختن آتش و پریدن از روی آن، برگزار میشود. در نوشتههای برجایمانده از دورانهای قدیم ،از این جشن ملی بوتهسوزانی و پایکوبی در اطراف آن، به عنوان جشن سوری یاد شده است . گفته می شود جشن سوری ( سوریک ) بهقدمت نوروز است و مورخان آلمانی معتقدند، قدیمیتر از نوروز است و به تمامی آرینها تعلق دارد. برخی، مبدأ ”چهارشنبهسوری” را بهزمانی که زرتشت، گاهشمار جدیدی خلق کرد و در آن با ایجاد سالهای کبیسه، تاریخهای گذشته را منظم نمود، مرتبط میکنند. برخی دیگر قدمت چهارشنبهسوری را چندهزارسال پیشتر میدانند. ازآنجاکه در روزگار باستان، آتش یکی از مهمترین عناصر کمکی انسان برای زندگی روزمرهاش بوده، ایرانیان به آتش، احترام زیادی میگذاشتند و در جشنهای خود آتش روشن میکردند. در گاهشماری زرتشتی، سال شامل ۳۶۵ روز یا ۱۲ ماه است که هر کدام دقیقاً ۳۰ روز بوده و ۵ روز انتهایی سال جدا از ماهها بهحساب میآمده که «پنجه» نامیدهمیشود و در هر ۴ سال یک بار ۶ روز میشود. در این گاهشمار روزی به عنوان چهارشنبه و به طورکلی ۷ روز هفته وجود ندارد بلکه ۳۰ روز ماه و ۵ روز انتهای سال هرکدام با نام خاصی نامگذاری میشود. ایرانیان قبل حمله اعراب این ۵ روز آخر سال را با روشن کردن آتش جشن میگرفتند و بر این اعتقاد بودند که در این ۵ روز ارواح درگذشتگان به زمین سفر میکنند و همراه خانوادههایشان و برای آنها برکت، دوستی و پاکی در سال آینده طلب خواهند کرد. می گویند بعد از حمله اعراب و مخالفتهای آن روزگار در برپایی این مراسم، ایرانیان روز چهارشنبه را که نزد اعراب نحس بوده انتخاب کرده و آتش افروزی در این روز را با نحسی آن روز توجیه می کردند.
در شاهنامه فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهنده کهن بودن این جشن است. مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست. واژه «چهارشنبهسوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفتهاست و سوری که به معنی سرخ است تشکیل شدهاست. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین افراد باشد و در میان پارسیان یهودی و مسلمان، ارمنیها، ترکها، کردها و زرتشتیها رواج دارد.
علامه دهخدا توضیح درمورد مراسم، آئینها و رسمهای ویژه چهارشنبهسوری را بهنقل از استادسعید نفیسی آورده و چنین تعریف کرده است: اشتقاق ترکیب [چهارشنبهسوری] یعنی چهارشنبه عیش و عشرت، خود میرساند که این شب را برای جشن و سرور بنیاد گذاشتهاند. این جشنهای ملی از قدیمترین زمانهای تاریخ در میان ایرانیان بوده است… شب چهارشنبهسوری در ایران، آئین خاص و تشریفات گوناگون دارد که هر یک از آنها را در ناحیه دیگر میتوان یافت. آئین چهارشنبهسوری یا شب چهارشنبهي آخر سال بر دو قسم است: یک قسمت از آن عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران است که حتی بعضی از آنها را در ملل دیگر نژاد آریا میتوان یافت و قسمت دیگر آئین خصوصی است که مردم تهران بدعت گذاشتهاند و از اینجا کم و بیش به شهرهای دیگر ایران رفته است. آن قسمت از آئین این شب که در تمام ایران معمول است از کرمان گرفته تا آذربایجان و از خراسان تا خوزستان و از گیلان تا فارس یعنی تمام این دشت وسیع که ایران امروز را فراهم ساخته است و زیباترین بقایای ایران باستانی است در هر شب چهارشنبه آخر سال با شور و دلبستگی خاصی آشکار میشود. تمام مردم آذربایجان چه در شهر و چه در دهات در آن شرکت دارند و حتی هنوز در میان مردم قفقاز معمول است. ایرانیانی که از دیار خود دور افتادهاند نیز آن را فراموش نمیکنند و ایرانیان مقیم ترکیه و مصر و هندوستان نیز در جامعه خود، این رسوم و آداب را معمول میدارند. سالهاست که جوانان جشن چهارشنبه سوری را به صحنه رویارویی با نظام آخوندها تبدیل کرده اند که این حرکت آنگونه که برخی می خواهند القاء کنند نه مختص به جنبش سبز بوده و نه از حرکات اعتراضی پس از انتخابات 88 نشأت گرفته است. چهارشنبه سوری بهترین زمان برای ابراز خشم و نفرت از رژیمی است که رهبرش، علیه جشن ملی چهارشنبه سوری فتوا می دهد. ابراز خشم است نسبت به ماموران رژیمی که برای خاموش کردن آتش چهارشنبه سوری برای مردم ایجاد مزاحمت می کنند. اما نه فتوای خامنه ای علیه اعیاد ملی ما و نه تقلای مامورانش هیچگاه در فروکش کردن آتش مبارزه کارساز نبوده و نیست و در این نبرد، پیروزی از آن ملت ایران خواهد بود.